معرفی کانال

ساخت وبلاگ
آمدم تا رشته ام را بر درت محکم کنیزندگی ام را به ذکر دائمت، توأم کنیبا تضرع، زیر لب دارم صدایت می زنمتا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنیشرمسار و سر به زیرم که سبب شد نامه امباز هم گریه برای معصیت هایم کنیخسته ام از خدعه های نفس، از طول املآمدم یابن الحسن، دیگر مرا آدم کنیصاحب من، خیرخواهم، سایه ی بالاسرممی شود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی؟از تو بر می آید آقا معجزاتی اینچنینالتماست می کنم، چشم مرا زمزم کنیدوری از کرب و بلا دارد مرا دق می دهدکربلایی کن مرا تا راحت از این غم کنیدوست دارم یاورت باشم به اشک بر حسینساعتی که گریه بر آن ماتم اعظم کنیجان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شبگوشه ی مقتل، نظر بر پیکری درهم کنی محمد جواد شیرازی معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت: 15:12

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، روز شهادت ۱۴۰۱باید فراق را به وصالش بدل کنمدر زیر آفتاب، به قولم عمل کنمپیراهن عزیز دلم را بغل کنمیاد هر آنچه دیده ام از روی تل کنموقتی حسین در ته گودال اسیر بودآن قدر تشنه بود، لبش چون کویر بودیادم نرفته خنجرِ کُند و گلوی یاریادم نرفته پشت و رویش کرد نیزه داریادم نرفته پیکر او ماند و ده سواریادم نرفته حکم "عَلیکُنَّ بِالفرار"آهِ غریبی ام ز گلویم بلند شدتا دست نیزه دار به رویم بلند شدبی کس شدیم، ناله زدم از جگر حسیندور از حریم، ناله زدم از جگر حسینبا هر یتیم، ناله زدم از جگر حسینیک سال و نیم، ناله زدم از جگر حسینارکان قامت من ازین غم شکسته شدبعد از حسین نافله هایم نشسته شدوای از اسیرِ خولی و شمر لعین شدنبا دست بسته راهی هر سرزمین شدناز کعب نیزه، خسته و زخمی ترین شدندر بین شهر شام، خرابه نشین شدندیدم هر آنچه را که خیالش عذاب بودکِی باورم به دیدنِ بزم شراب بود؟!آزرده از مصیبت دارالخلافه امدرمانده از بیان غمی در لفافه امناراحتِ سکینه و حرفی گزافه اماز یاد چوب دستِ حرامی کلافه امخیلی غرور ما سرِ آن طعنه ها شکستآن قدر زد یزید که چوب از سه جا شکستبا زخم های مانده به هر جای پیکرمدر زیر آفتابم و در بین بسترمساعات آخر است که دلتنگ دلبرمخیره شدم به کهنه لباس برادرماز بوی خون پیرهنش جان به لب شدمبا یاد دست و پا زدنش جان به لب شدم محمد جواد شیرازی معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 118 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 14:04

خوانده شده توسط حاج آقا منصور ارضی، ماه رجب ۱۴۰۱عاشق آن است که در وقت بلا جا نزندرو به کس جز پسر حضرت زهرا نزنداگر از جانب بیگانه، عسل هم برسدلب به جام عسلِ دشمن مولا نزندعبد، اوج طمعش، یک نظر معبود استحرصِ دارا شدن از مکنتِ دنیا نزندآن امامی که منم بنده ی او، وقت دعاخط روی اسم کسی که شده رسوا نزندکاش وقتی برسد نامه ی من دست امامنامه ام را ز سر شرم و حیا تا نزندسفر کرب و بلا، تذکره اش در کف اوستچه کنم تذکره ام را اگر امضا نزند؟!جز حسینی که اسیرش شده، بر سینه ی خودسنگ عشق احدی، زینب کبری نزندنیزه داری به سوی ناقه ی او آمده استکعب نی را به پرش کاش خدایا نزندپیرزن را نظری کرد و به خود زینب گفت:کاش با سنگ به پیشانی آقا نزند محمد جواد شیرازی معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 14:04

دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی، شب شهادت حضرت موسی بن جعفر ۱۴۰۱، حرم امام رضا علیه السلامای یاکریم زخمی و بدحال، السلامزندانی غریبِ سیهچال، السلامآیینه ای و از همه جانب شکسته ایاز زخم های حلقه ی زنجیر خسته ایدور از وطن شدن، شده داغ و غم دلتمعصومه ات کجاست، شود مرهم دلتهر کس رسید بر سر راهت، درست شدبدکاره هم به لطف نگاهت درست شدماندن درون حجره ی نمناک، مشکل استتشخیصت از عبا به روی خاک، مشکل استرنجیدن از ملال، برایت شده روالقدت شده میان مطامیر، چون هلالرنگت شده چقدر دگرگون، کلافه ایاز ناسزای سِندی ملعون، کلافه ایبا تازیانه موجب رنجت، همیشه شدآنقدر زد که پیرهنت ریشه ریشه شدآلاله های دور و برت نامرتب استذکرت شبیه فاطمه، خَلِّصنی یارَب استبین عراق، آرزوی مرگ می کنیاز درد ساق، آرزوی مرگ می کنیساقِ شکسته را به مشقت تکان مدهبینِ فشار حلقه ی زنجیر، جان مدهبر تخته‌، گرچه پیکر پاکت بلند شدکِی روی نیزه ها سر پاکت بلند شد؟سنگین شده اگرچه تنت بین سلسلهاما نبود دور و برت داد و هلهلهعریان به روی خاک، تنت بر زمین نماندبی غسل و بی کفن، بدنت بر زمین نماند محمد جواد شیرازی معرفی کانال...
ما را در سایت معرفی کانال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sabuoe بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 14:04